خسرو شكیبایی به خاطره‌ها پیوست

 
 
خسرو شكیبایی پس از سال‌ها نقش‌آفرینی در سینمای ایران، امروز جمعه، ۲۸ تیر، در سن ۶۴سالگی بر اثر سكته‌ی قلبی در بیمارستان پارسیان از دنیا رفت.‌
این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران كه سال‌ها با حمید هامون در فیلم «هامون» داریوش مهرجویی باورش كردیم و به خاطر این فیلم، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را در هشتمین دوره‌ی جشنواره فجر گرفت، سال‌ها بعد به خاطره فیلم «كیمیا»ی احمدرضا درویش، دوباره این سیمرغ را به خانه برد. او سومین سیمرغ خود را هم را برای بازی در نقش عادل مشرقی فیلم «سالاد فصل» فریدون جیرانی گرفت. از آخرین افتخارات شكیبایی هم دیپلم افتخار برای فیلم «اتوبوس شب» كیومرث پوراحمد بود.
خسرو شكیبایی كه خاطره‌ی بازی‌اش را در فیلم‌های «كاغذ بی‌خط»‏، «یك‌بار برای همیشه» و مجموعه‌های تلویزیونی «مدرس»، «روزی روزگاری» و‏‏ «خانه‌ی سبز» از یاد نبرده‌ایم، كم‌تر اهل گفت‌وگو و مصاحبه بود و با بیان صمیمانه‌اش از خبرنگاران می‌خواست كه از او توقع مصاحبه نداشته باشند و دلگیر هم نشوند.
او با بازی در نقش كوتاهی در فیلم «خط قرمز» (مسعود كیمیایی، ۱۳۶۱) اولین حضورش را در سینما رقم زد و با «هامون» در خاطره‌ها ماندگار شد.
شكیبایی در حدود ۴۰ فیلم سینمایی حضور داشته است؛ فیلم‌هایی همچون: «پری»، «رابطه»، «سایه به سایه»، «درد مشترك» و «خواهران غریب» و با فیلم‌سازان شاخصی چون داریوش مهرجویی، ناصر تقوایی و مسعود كیمیایی همكاری داشت.
آخرین نقش‌آفرینی این هنرمند در فیلم تلویزیونی «پیوند» سعید عالم‌زاده و آخرین نمایش فیلمش، «آشیانه‌ای برای زندگی» حمید طالقانی بود كه به مناسبت روز پدر از تلویزیون پخش شد.
شكیبایی متولد سال ۱۳۲۳ در تهران، فارغ‌التحصیل بازیگری از دانشكده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. در زندگی‌نامه‌ی او به این موارد اشاره شده است: علاقه به كشتی كچ و شركت در چند مسابقه‌ی آماتوری و غیرحرفه‌یی (۱۳۴۰)، عضو گروه نمایشی توسكا و بازی در نمایش پنجه‌ی عدالت، گوینده‌ی فیلم در استودیو شهاب (۴۹-۱۳۴۷)، فعالیت در تئاتر (۱۳۵۴) و انتشار چند نوار از شعرهای شاعران معاصر.
از نمایش‌های او هستند: پنجه‌ی عدالت، زیر گذر لوطی صالح، تراژدی كسری، هنگامه‌ی شیرین وصال، بلیت تئاتر، پنجه به دست آوردن، صیادان، با خشم به یاد آر، بازرس، سنگ و سرنا، همه‌ی پسران من، شب بیست و یكم و بیا تا گل برافشانیم.
از فیلم‌ها، نمایش‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی‌اش هم به این موارد می‌توان اشاره كرد: زیر گذر لوطی صالح، سنگ و سرنا، لحظه،‌كتیبه، سمك عیار، لحظه، ‌كوچك جنگلی، مدرس، تهران ۵۳، روزی روزگاری، میثاق خون، خانه‌ی سبز، میراث مشترك (گوینده گفتار متن)، سرزمین سبز، كاكتوس، در كنار هم، پهلوانان نمی‌میرند و سرزمین سبز.
اما فیلم‌شناسی خسرو شكیبایی به این شرح است: خط قرمز، دادشاه، صاعقه، دزد و نویسنده، رابطه، ترن، شكار، هامون، عبور از غبار، ابلیس، جست‌وجو در جزیره، بانو، پرواز را به خاطر بسپار، سارا، یك بار برای همیشه، بلوف، پری، درد مشترك، لژیون، كیمیا، عاشقانه، خواهران غریب، سایه به سایه، سرزمین خورشید، روانی، زندگی، ‌میكس، كاغذ بی‌خط، دختری به نام تندر، مزاحم، صبحانه‌ای برای دو نفر و اتوبوس شب.
 
برای دیدن زندگی نامه ی او به ادامه مطلب بروید... 
ادامه نوشته

داستان زندگی

داستان عجیب لطفا آن را تا انتها بخوانید

 

اتومبیل مردی كه به تنهایی سفر می كرد در نزدیكی صومعه ای خراب شد.  مرد به سمت صومعه حركت كرد و به رئیس صومعه گفت : «ماشین من خراب شده. آیا می توانم شب را اینجا بمانم؟ »

رئیس صومعه بلافاصله او را  به صومعه دعوت كرد. شب به او شام دادند و حتی ماشین او را تعمیر كردند. شب هنگام وقتی مرد می خواست بخوابد صدای عجیبی شنید. صدای كه تا قبل از آن هرگز نشنیده بود . صبح فردا  از راهبان صومعه  پرسید كه صدای دیشب چه بوده اما آنها به وی گفتند :« ما نمی توانیم  این را به تو بگوییم . چون تو یك راهب نیستی»

مرد با نا امیدی از آنها تشكر كرد و  آنجا را ترك كرد.

چند سال بعد  ماشین همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد .

راهبان صومعه بازهم وی را به صومعه دعوت كردند ، از وی پذیرایی كردند و ماشینش را تعمیر كردند. آن شب بازهم او آن صدای مبهوت كننده عجیب را كه چند سال قبل شنیده بود ، شنید.

صبح فردا پرسید كه آن صدا چیست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمی توانیم  این را به تو بگوییم . چون تو یك راهب نیستی»

این بار مرد گفت «بسیار خوب ، بسیار خوب ، من حاضرم حتی زندگی ام را برای دانستن فدا كنم. اگر تنها راهی كه من می توانم پاسخ این سوال را بدانم  این است كه راهب باشم ، من حاضرم . بگوئید چگونه می توانم راهب بشوم؟»

راهبان پاسخ دادند « تو باید به تمام نقاط كره زمین سفر كنی و به ما بگویی چه تعدادی برگ گیاه روی زمین وجود دارد و همینطور باید تعداد دقیق سنگ های روی زمین را به ما بگویی. وقتی توانستی پاسخ این دو سوال را بدهی تو یك راهب خواهی شد.»

مرد تصمیمش را گرفته بود. او رفت و 45 سال بعد برگشت و در صومعه را زد.

مرد گفت :‌« من به تمام نقاط كرده زمین سفر كردم  و عمر خودم  را وقف كاری كه از من خواسته بودید كردم . تعداد برگ های گیاه دنیا 371,145,236, 284,232    عدد است. و 231,281,219, 999,129,382   سنگ روی زمین وجود دارد»

راهبان پاسخ دادند :« تبریك می گوییم  . پاسخ های تو كاملا صحیح است . اكنون تو یك راهب هستی . ما اكنون می توانیم منبع آن صدا را به تو نشان بدهیم.»

رئیس راهب های صومعه مرد را به سمت یك در چوبی راهنمایی كرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود»

مرد دستگیره در را چرخاند ولی در قفل بود . مرد گفت :« ممكن است كلید این در را به من بدهید؟»

راهب ها كلید را به او دادند و او در را باز كرد.

پشت در چوبی یك در  سنگی بود . مرد درخواست كرد تا كلید در سنگی را هم به او بدهند.

راهب ها كلید را به او دادند و او در سنگی را هم باز كرد. پشت در سنگی هم دری از یاقوت سرخ قرار داشت. او بازهم درخواست كلید كرد .

پشت آن در نیز در دیگری از جنس یاقوت كبود قرار داشت.

و همینطور پشت هر دری در دیگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، یاقوت زرد و  لعل بنفش قرار داشت.

در نهایت رئیس راهب ها گفت:« این كلید آخرین در است » . مرد كه  از در های بی پایان خلاص شده بود قدری تسلی یافت. او قفل در را باز كرد. دستگیره را چرخاند و در را باز كرد . وقتی پشت در را دید و متوجه شد كه منبع صدا چه بوده است متحیر شد. چیزی كه او دید واقعا شگفت انگیز و باور نكردنی بود.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

اما من نمی توانم بگویم او چه چیزی پشت در دید ، چون شما راهب نیستید .

 

 

روز پدر

 هر چند احساس شادمانی را هر روز در چهره شان نمی بینی. آن‌ها دیگر نمی‌خندند. بالا و پایین نمی‌پرند. زیاد نمی‌خورند و چندان دربند خواب و غیر خواب هم نیستند.


این‌ها را زمانی می توانی ببینی که بين بيست و سی باشی  و آن‌ها  از پنجاه گذشته باشند. یا نه دو سال کم‌تر یا بیش تر. لازم نیست خيلی بیش تر صبر کنی.  حالا دیگر بچه ی کوچکی ندارند تا بغل کنند و بخندند و هوایش بیاندازند و باز بگیرندش. حوصله ی این کار را هم ندارند  توانش را هم ندارند. واعظ شیب در بناگوششان است و در فکر بازنشستگی اند. دو سال زودتر یا دیر تر.
پدر‌ها حتی روزی هم خیلی قرص و محکم به نامشان نیست. کسی  _ یعنی ما فرزندان _ برایشان گل نمی خرد و مثل مادرها از دخترشان یا عروسشان گلی دریافت نمی‌کنند. همه چیز در سکوت برگزار می ‌شود.
می گوییم : سوسول بازی است. آن‌ها هیبتشان زیاد است. گل نمی‌خواهند  کار درستی نیست !

روزها خانه نیستند و شب ها هم گاهی برای شام کسی منتظرشان نمی شود. سفر نمی روند. بچه ها همراه مادرشان يا برادر بزرگشان  به ییبلاق و تفرج می‌روند..


 توی خودشان اند. گاهی هم قربان صدقه ی نوه ی کوچولويی می روند که سینه‌خیز خودش را به او رسانده و دارد دماغ بابابزرگ را می چرخاند. نوه دارند اما پدربزرگ نیستند . می‌شود هنوز میان‌سال بود و نوه داشت. با یکی دو نوه ی کوچولو  کسی پدربزرگ نمی‌شود. پدربزرگ عصا دارد. و ارج و قربی نزد فامیل. اما آن‌ها هنوز پدربزرگ هم نیستند
 
دنيای غمناکی دارند

واقعیت همینه که رابطه‌ی ماها با پدرامون طور خاصیه، بخاطر همین طور خاص بودن، روز پدر که میشه گیج می‌زنیم که حالا وسط این همه رودرواسی و غرور(!) و فاصله، چطور ابراز ارادت کنیم..

در حالیکه مردم ایران به صورت عرفی روز 13 رجب همزمان با تولد حضرت علی علیه السلام را به عنوان روز پدر می شناسند و آن را جشن می گیرند اما متاسفانه تقویم رسمی کشور در این خصوص دچار نقص است.

به گزارش خبرنگار «فردا»، نگاهی به تقویم رسمی کشور این نکته را یادآوری می کند که برخلاف روز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها که به عنوان روز زن ثبت شده است اما در خصوص روز ولادت حضرت علی علیه اسلام و نامگذاری این روز به این نام روز پدر غفلت شده است.

گفتنی است مردم ایران در این روز طبق یک عادت به دیدار پدران خود می روند و آنها را تکریم می نمایند.

این غفلت فرهنگی در حالی صورت می گیرد که چندی پیش سازمان بهزیستی طرح نامگذاري ‪ ۱۳‬رجب روز ولادت حضرت علي(ع) به نام روز مددكار به شوراي فرهنگ عمومي براي درج در تقويم رسمي كشور ارايه کرده است.
 
در این خصوص تصمیم گیری فوری شورای فرهنگ عمومی در نامگذاری روز ولادت حضرت علی علیه السلام به نام روز پدر اقدامی مثبت در راستای تکریم مقام پدر ارزیابی خواهد شد


پدرم با صمیم قلب از تو تشكر میكنم ، نه به خاطر اینكه به من محبت كردی و جوانمردیم آموختی ، نه به خاطر اینكه راه و رسم مردانگیم آموختی ، به خاطر اینكه با آن سیلی كه به من زدی ، عشق و صفا و آزادگیم آموختی .

روز  پدر مبارك !   ( حتی برای پدرانی که منتظر تبریک روز پدر نماندند !  )

 

>>  بنظر شما بهترین هدیه (بجز جوراب  )برای روز پدر چیست ؟


.........برای او

 

ای نگاهت نخی از مخمل واز ابریشم

 

چند وقت است که تنها به تو می اندیشم

 

به تو آری به تو یعنی به همان منظر دور

به همان سبز صمیمی به همان باغ بلور

به همان سایه ، همان وهم ، همان تصویری

که سراغش ز غزل های خودم میگیری

به همان زل زدن از فاصله دور به هم

یعنی آن شیوه فهماندن منظور به هم

به تبسم ، به تکلم ، به دل آرایی تو

به خموشی ، به تماشا ، به شکیبایی تو

به نفس های تو در سایه سنگین سکوت

به سخن های تو با لهجه شیرین سکوت

شبحی چند شب است آفت جانم شده است

اول اسم کسی ، ورد زبانم شده است

در من انگار کسی در پی انکار من است

یکنفر مثل خودم عاشق دیدار من است

یکنفر ساده ، چنان ساده که از سادگی اش

می شود یک شبه پی برد به دلدادگی اش

آه ای خواب گرانسنگ سبکبار شده

بر سر روح من افتاده و آوار شده

 

 

در من انگار کسی در پی انکار من است

یکنفر مثل خودم تشنه دیدار من است

یکنفر سبز ، چنان سبز که از سرسبزیش

می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش

 

آی بیرنگ تر از آینه یک لحظه بایست

راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست ؟

اگر این حادثه هر شبه تصویر تو نیست

پس چرا رنگ تو و آینه اینقدر یکی است ؟

حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش

عاشقی جرم قشنگی است در انکار مکوش

 

آری آن سایه که شب آفت جانم شده بود

آن الفبا که همه ورد زبانم شده بود

اینک از پشت آینه پیدا شده است

و تماشاگه این خیل تماشا شده است

آن الفبای دبستانی دلخواه تویی

عشق من   آن شبح شاد شبانگاه تویی

ترم تابستانی + نمرات ریاضی مهندسی

دروس ارائه شده در ترم تابستانی ۸۶-۸۷ برای کارشناسی کامپیوتر :

فزیک ۲ ( آقاي اميدي فر )

ریاضی مهندسی ( آقاي حضرتي )

و کلی واحد عمومی

 *  اين كلاس ها در صورتي كه به حد نصاب ( ۱۵ نفر ) نرسند تشكيل نمي شوند !

>> مهلت ثبت نام تا پنج شنبه  ۸۷.۴.۲۷


نمرات رياضي مهندسي 

 

بالاترين نمره: ۱۴.۵

ميانگين: ۱۰.۸

كمترين نمره: ۹

ناموفقين: ۱۱

عدم حضور : ۳

 

>> نمرات تربيت بدني در بولتن قرار گرفت 

به پايان رسيد اين دفتر اما...

 

 

خوب دوستان اين ترم نيز بگذشت، دو سال از عمر با هم بودن ما نيز بگذشت... حالا ديگه به نيمه ي راه رسيديم و ديري نمي پايد كه آن نيز بگذرد...

خسته نباشيد، اميدوارم كه همگي با توجه به زحمتي كه كشيديد نتيجه ي مطلوب را گرفته باشيد. من طبق عادت بعد از پايان هر ترم يك پست با اين چنين مضموني مي نويسم ولي اين دفعه فقط به يك شعر كه شايد بارها شنيده باشيد بسنده مي كنم و اگر عمري باقي بود، ديدار را به آغاز ترم ديگر وعده مي دهم...

 

چه آغازي چه انجامي

چه بايد بود و چه بايد شد

در اين گردابه وحشت زا

چه اميدي چه پيغامي

كدامين قصه ي شيرين

براي كودك فردام

 

زمين از غصه مي ميرد، گل از باد زمستاني

شعور شعر ناپيدا در اين مرداب انساني

همه جا سايه ي وحشت

همه جا چكمه ي قدرت...

 

كه مي گويد جهاني اين چنين زيباست

جهاني اين چنين رسوا كجا شايسته ي روياست

چه آغازي چه انجامي چه اميدي چه پيغامي

سوالي مانده بر لب هام كه مي پرسم من از دنيا

به تكرا غم نيما كجاي اين شب تيره بياويزم

قباي ژنده ي خودر را؟...

 

با تشكر از همه ي دوستان خوبم كه در طول اين ترم به من كمك كردن و خسته نباشيد به همه ي كاركنان و اساتيد دانشگاه كه باعث شدن من نوعي در گوشه اي از اين خاك پهناور به تحصيل علم مشغول شوم. در آخر ممكن است بپرسيد جريان اين عكس چيه كه هيچ ربطي هم به اين پست ندارد! اين همان شخصيتي است كه من به خاطرش اين ترم سه واحدم هَف!‌(حذف) شد... به شما هم توصيه مي كنم فيلم Borat رو تهيه كنيد و حتما ببينيد...

 

 

با گرمترين درود ها و بدرودها براي شما، ني ني

 

مصاحبه(ثمره و میوه اش یا میوه ای گواراست و یا زرکوم کشنده.)

تا بوده بحث بحث جوانان بوده و هست.اما مهم این هست که مسئولین جامعه تنها شعار ندهند و چاره ای بیندیشند.با اینکه خوب می دانم از مخاطبان وبلاگ کمتر کسی هست که چنین بحثهائی را دوست داشته باشد جز عده ای معدود.و من هم اقلیت را بر اکثریت ترجیح دادم.

به طور اتفاقی در نشریه آذر که مربوط به دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (رشته حقوق) هست با مصاحبه ای برخورد کردم که ترجیح دادم یک قسمت کوچکی از این مصاحبه رو در وبلاگ گذاشته و برداشت خودم را مطرح کنم.

قسمتی از مصاحبه حاج آقای مصلح (مسئول نهاد رهبری) تقدیم حضورتان می گردد.

ادامه نوشته

نمرات درس مدار منطقي 8602

دوستان قبل از هرچيزي از اين استفاده كنم و دوخبر ديگر را نيز بدهم:

>>دوستاني كه قصد دارند در اسكو واحد هاي تابستاني بردارند، بگفته ي مسئولين، دروس ارائه شده تا شنبه ۲۲ مشخص مي گردد

>>تاريخ تحويل پروژه درس ذخيره و بازيابي اطلاعات، استاد چوداري چهارشنبه ۲۷ تير ماه مي باشد

 

>> نمرات روخوانی قرآن در بولتن قرار گرفت

 

و بالاخره، نمرات درس مدارمنطقي در گروه قرار گرفت:

نمرات درس مدار منطقي

 

بالاترين نمره: 20

ميانگين: 14.10

كمترين نمره: 6

ناموفقين: 5

 

دستگاه انگشت خوان

 

مدتي است كه در بولتن (تابلوي اعلانات) دانشگاه نمره ي جديدي نمي بينيم، و گويي اساتيد ديگر شور شوق اوليه را كه براي تصحيح اوراق امتحاني داشته اند ديگر ندارند. البته جالب اينجاست كه در بعضي از دروس هنوز نمرات اعلام نشده برخي دانشجويان نمرات خود و دوستان خود را مي دانند! علما بعد از تحقيقات خفن به اين نتيجه رسيدن كه چون محيط اين منطقه نسبتا كوچك است لذا بعضي از اساتيد مثلا پسر عموي مامان بزرگ شوهر خاله ي باجناق خواهر بعضي از دانشجويان هستند و لذا دانشجوي مورد نظر به بهانه ي احوال پرسي از باجناق خواهرش از نمره ي خود نيز با اطلاع مي شود!

اما در ادامه ي برنامه ي ايجاد سرگرمي براي كارمندان دانشگاه آزاد، دكتر براي كارمندان دانشگاه اسباب بازي جديدي فراهم نموده اند كه بسيار كارمندان را غافلگير و هيجان زده كرده است، حتي دو سه نفر از شدت هيجان گريه مي كردند!! اول قرار بود يك دستگاه كارت خوان بخرند كه ورود و خروج كارمندان را كنترل كند اما از اونجايي كه يك عدد از اين دستگاه قبلا در دانشگاه موجود بود (آقاي رستم) دست به ابتكاري مبتكرانه زدند و دستگاه "انگشت خوان "خريدند، كه هم از نهايت تكنولوژي استفاده كرده باشيم و هم حالش هم بيشتر باشد! كار با اين دستگاه بسيار آسان است، فقط كافي است انگشت اشاره ي خود را به صورت كشيده و خيلي راست داخل اون سوراخي بكنيد كه چراغ سبز داره، اونوقت دستگاه مورد نظر از خط و خطوط انگشت دستان زحمت كش كارمند مورد نظر كه گاها از شدت كار پينه هم بسته، فرد مورد نظر را مي شناسايد و اگر فرد قبلا در دستگاه تعريف شده بود با او خوش و بش مي كند و اجازه كار در دانشگاه را به او مي دهد ولي اگر چنين فردي موجود نبود دو سه بيت شعر (از همون شعرهاي استاد ديزجي) برايش مي خواند و ايشان را نمي پذيرد.

در همين راستا دانشجويان در روزهاي اول راه اندازي اين اسباب بازي مهيج شاهد بودن كه همگي كارمندان، تقريبا 15 نفر از ايشان!، در اتاق 1x1 آبدارخانه گرد هم آمده بودند و با صرف چاي و گپ و گفتگو هاي صميمانه و با چنان شوق وصف نشدني انگشت هاي خود را داخل سوراخ مي كردند، كه البته طبق آخرين گذارش رسيده از واحد خبرنگاري ايسكا، بيشترين انگشت را آقاي حسابدار زده است يعني 25 انگشت در دقيقه! كه در جاي خود ستودني است! مسئوليت اين دستگاه هم اكنون با آقاي راستي و درستي مي باشد لذا دانشجويان با كسب اجازه از ايشان مي توانند انگشت بزنند!

به اميد انگشت هاي بيشتر...

عكس از ني ني

 

نرم افزار پیام رسان فارسی

آخرش این نرم افزار رسید امتحانا داره تموم میشه حالا بشینین فارسی اس ام اس زدن تمرین کنین با ۲۰۰ حرف

دريافت نرم افزار پيام رسان فارسی : نسخه جاوا - 0.91

 

بقیه ی توضیحات رو سایتش هست

برگفته از هراه اول

نمرات روش های محاسبات عددی 8602

 

نمرات روش های محاسبات عددی در گروه قرار گرفت...

روش های محاسبات عددی

بالاترین نمره: ۲۰

میانگین: ۱۵.۷۹

کمترین نمره: ۹

شرکت کنندگان:۳۹

ناموفقین: ۲

 

نمرات تاریخ صدر اسلام استاد امجدی نیز در گروه قرار گرفت:

تاریخ صدر اسلام 

نمرات مدارهای الکترونیکی 8602

 

دوستان نمرات مدارهای الکترونیکی (استاد دیزجی) در گروه قرار گرفت...

مدارهای الکترونیکی

در ضمن نمرات درس ریاضی ۲ و اندیشه نیز اعلام شده است که با توجه به کم بودن تعداد بچه های خودمون از نوشتن آن ها خودداری کردیم....

 

بالاترین نمره: ۱۹.۵

میانگین: ۱۵.۲۶

کمترین: ۹.۵

شرکت کنندگان: ۲۸

ناموفقین: ۳

دانشگاه‌های ایران در میان هزار دانشگاه اول دنیا نیستند

 

جدیدترین رده‌بندی دانشگاه‌های دنیا در سال ۲۰۰۷ بر اساس وبومتریك اعلا‌م شد كه بر اساس آن هیچ دانشگاهی از ایران در میان هزار دانشگاه اول دنیا قرار نگرفته است. در این رده‌بندی دانشگاه‌های ژاپن، تایوان و چین برترین كشورهای آسیایی هستند. ‌به گزارش مهر، یك نوع رده‌بندی دانشگاه‌های دنیا، تعداد مراجعات به سایت دانشگاه‌های دنیا است. بزرگی سایت دانشگاه (تعداد صفحات پایگاه اینترنتی)، حجم فایل‌های پی‌دی‌اف، ورد و پاورپوینت قابل دسترس‌، تعداد مقالا‌تی كه در ۱۰ سال گذشته منتشر شده، تعداد ارجاعاتی كه این مقاله‌ها داشته است، تعداد بینندگان وب‌سایت دانشگاه و تعداد لینك‌های خارجی پایگاه اینترنتی از جمله معیارهای لحاظ شده در رتبه‌بندی این سایت است.
در رده‌بندی جهانی دانشگاه‌های دنیا براساس وبومتریك، ۲۰ دانشگاه صدر جدول دانشگاه‌های آمریكایی هستند. بیست‌ویكمین دانشگاه برتر دنیا دانشگاه كمبریج انگلستان است. رتبه‌های ۲۲ تا ۲۷ نیز مجددا به دانشگاه‌های آمریكا اختصاص یافته است. دانشگاه تورنتو كانادا در جدول برترین دانشگاه‌های دنیا در مقام بیست‌وهشتم قرار گرفته است و پس از آن مجددا تا رتبه ۳۴ به دانشگاه‌های آمریكایی اختصاص یافته است. ‌
دانشگاه بریتیش كلمبیا از كانادا در رتبه سی‌وپنجم قرار دارد. از رتبه ۳۵، ۳۶، ۳۷، ۳۸ و ۳۹ نیز مجددا به دانشگاه‌های آمریكا اختصاص یافته است. آكسفورد دانشگاه پرآوازه انگلستان در این رده‌بندی در جایگاه چهلم قرار گرفته است. ‌
در این رده‌بندی دانشگاه استنفورد در جایگاه اول، دانشگاه صنعتی ماساچوست در جایگاه دوم، دانشگاه بركلی كالیفرنیا در جایگاه سوم، ‌هاروارد در جایگاه چهارم و دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در جایگاه پنجم قرار گرفته‌اند. ‌
دانشگاه‌های میشیگان و كرنل نیز در رده‌های ششم و هفتم دانشگاه‌های دنیا براساس وبومتریك قرار گرفته‌اند. ‌
در میان ۵۰ دانشگاه برتر دنیا علا‌وه بر دانشگاه‌های آمریكا، انگلیس و كانادا دانشگاه هلسینكی فنلا‌ند نیز به چشم می‌خورد.
برترین دانشگاه آسیایی در رده‌بندی جهانی دانشگاه‌ها بر اساس وبومتریك دانشگاه توكیو ژاپن است. این دانشگاه در رتبه ۵۹ قرار گرفته است. ‌
از دانشگاه‌های آمریكای مركزی و جنوبی نیز یك دانشگاه از مكزیك در رده ۶۹ جای گرفته است.
دومین دانشگاه آسیایی در رده‌بندی جهانی دانشگاه‌ها براساس وبومتریك دانشگاهی از تایوان است كه در رده ۹۶ قرار گرفته است. سومین دانشگاه نیز دانشگاه كیوتو ژاپن است كه در رده‌بندی ۱۱۶ جای گرفته است. ‌
دانشگاه سائوپائولو برزیل نیز به عنوان دومین دانشگاه آمریكای مركزی و جنوبی در رده‌بندی جهانی دانشگاه‌ها در مقام ۱۲۸ قرار گرفته است. ‌
چهارمین دانشگاه آسیایی این رده‌بندی جهانی متعلق به چین است. دانشگاه پكن از چین در این رده‌بندی در جایگاه ۱۲۰ است. دانشگاه كیو ژاپن نیز به عنوان پنجمین دانشگاه برتر آسیا در این رده‌بندی در جایگاه ۱۳۹ قرار گرفته است. ‌
نكته قابل توجه این است كه ایران در رده‌بندی جهانی در میان هزار دانشگاه اول هیچ جایگاهی ندارد و در آسیا نیز در میان ۱۰۰ دانشگاه نامی از دانشگاه‌های ایران دیده نمی‌شود. ‌
برترین دانشگاه ایران در این رده‌بندی دانشگاه تهران است كه در رده ۱۳۷۳ قرار گرفته است. دانشگاه صنعتی‌شریف نیز در جایگاه ۲۲۵۵ قرار گرفته است. دانشگاه علوم پزشكی تهران در رده ۲۴۷۰، دانشگاه امیركبیر در رده ۲۷۲۳، دانشگاه صنعتی اصفهان نیز در رده ۲۷۵۲ جهان قرار گرفته‌اند. ‌
در خاورمیانه نیز ایران در جایگاه دوم قرار دارد. پس از دانشگاه فهد عربستان دانشگاه تهران در مقام دوم قرار گرفته است. پس از دانشگاه تهران نیز دانشگاه‌های لبنان، امارات و فلسطین قرار گرفته‌اند. دانشگاه علوم پزشكی تهران نیز در جایگاه ششم قرار گرفته است .
 
برگرفته از سایت آفتاب

نمرات آز فیزیک1  8602

 

نمرات آز فیزیک ۱ در گروه قرار گرفت.... (فقط ورودی های خودمان!) اگر اسم کسی از بچه های هم دوره ای ما نیست طلب پوزش می کنم، حتما شناسایی نشدند!

 

برای دیدن نمرات اینجا را کلیک کنید یا به قسمت Page گروه بروید. (کسانی که عضو گروه هستند بصورت اتوماتیک برایشان ایمیل شده است)

 

با تشکر از توجه شما

نمونه سوالات روش هاي محاسبات عددي

 

سلام و خسته نباشيد بابت همه ي بي خوابي ها و درس خواندن ها...

 

تعداي از سوالات (نوزده سوال) خانم فياض بهروز كه گويي با دست خودشان هم هست در گروه قرار گرفت اميدوارم بتوانيد تا قبل از امتحان از آن ها  استفاده كنيد...

 

 

براي گرفتن فايل اينجا را كليك كنيد

mohasebat862.zip

 

روز مادر مبالک

كوچكتر كه بودم فقط بلد بودم نقاشي بكشم. مربي مهدكودك گفته بود اگر بلد نيستيد براي روز مادر هديه بخريد كافي است يك نقاشي قشنگ بكشيد و به مادرتان هديه كنيد. من هم هر سال يك خانه مي كشيدم با ۲ تا كوه كه يك خورشيد نصفه از پشتش بيرون آمده است. از انصاف نگذريم نقاشي ام افتضاح بود! با وجود اين وقتي آن را با يك دريا شوق براي روز مادر به مامان هديه مي كردم با خوشحالي بغلم مي كرد و مرا غرق بوسه مي كرد

مادر! فردا روز تو است براستي چگونه مي‌توان از عالم و آدم سخن گفت، اما از سمبل همه زيبايهايش يعني فرشته‌اي چون تو، جفاکارانه،روي برتافت

تنها نه بخاطر بهشتي که زير پاي توست ، نه بخاطر نسلي که زاده توست، نه بخاطر لالايي‌هاي دلنوازت، نه بخاطر خونواره چشمان خسته‌ات، نه بخاطر رنجواره بلاکشي‌ات،نه بخاطر سرشت مهرآگيني‌ات، نه بخاطر سرسبزي قلب پاکبازت،نه بخاطر زيبايي نازکي خيالت يا تردي روح دلنوازت،نه بخاطر پاکي احساس دلارايت، نه بخاطر طراوت آسمان چشمان ابريت و نه بخاطر...حقشناسانه تو را مي‌ستايم.

به خاطر شور بالغ خدارنگي‌ات، بخاطر شاهکار شعور شرف مداريت ، بخاطر گوهر دردانه حيا ‌و نجابتت،بخاطر کولاک گرم جوش گذشت و ايثارت ، بخاطر راز فاخر و حس زيباي مادري ات، بخاطرترک برداشتن بلور نگاه نگرانت،بخاطر آتشفشان پرگداز سوختن‌وساختنت،بخاطر غرق‌شدن بلم‌جواني وآسايشت دردرياي توفانزده بي‌قراريهاي من و بخاطر همه آنچه که به من دادي يا ندادي و بخاطر خودم که سخت به تو دلبسته‌ام، ديوانه‌وار دوستت دارم و مغرورانه بر تو مي‌بالم

 

 

روز  مادر   یعنی  به  تعداد  همه روز های گذشته تو  صبوری  !

 

                        روز مادر  یعنی به تعداد همه روز های اینده  تو  دلواپسی !

 

                     روز مادر  یعنی  به تعداد ارامش همه خوابهای کودکانه  تو بیداری !

 

         روز مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد

 

             روز مادر یعنی بهانه در اغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود

 

                                        روز مادر   یعنی    باز هم  بهانه مادر گر فتن.....

 

                

                       

 

گويند مرا چو زاد مادر،
      پستان به دهن گرفتن آموخت
شبها بَرِ گاهواره من
       بيدار نشست و خفتن آموخت
لبخند نهاد بر لب من
        بر غنچه گل، شكفتن آموخت
يك حرف و دو حرف، بر زبانم
        الفاظ نهاد و گفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
         تا شيوه راه رفتن آموخت
پس هستي من ز هستي اوست
         تا هستم و هست، دارمش دوست

 

شعر از ایرج میرزا

روز موعود آمد ولي خبري از نرم افزار نيست

 

دوستان پورتال مخابرات توضيحات مربوط به برنامه فارسي نويس ويژه پيام كوتاه را در سايت خود قرار داد اما...

 

 

 

به ادامه مطلب توجه كنيد...

ادامه نوشته