آتیش با چی خاموش میشه؟

ما در اسکو آتش را نه با آب خاموش می کنیم نه با کپسول آتش نشانی بلکه ما آتش را با....


چند وقت پیش یکی از ماشین های مدل بالای پارک شده در پارکینگ طبقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد طعمه حریق شد، گویند همی چارلیتری بنزین صندوق عقب باعث اشتعال مخزن گاز آن شده و گویندگانی همی عده ای از اشرار عمدا ماشین را به آتش کشاندند و در مجموع به ما ربطی نداره که چرا آتیش گرفت، مهم اینه که چجوری خاموش شد.

اولش که همه چیز خوب و رو به راه بود، ماشین می سوخت و دانشجویان هم از گرمای لذت بخش ایجاد شده به سبب اشتعال لذت می بردند، حتی دوستانی یکی دو نخ هم باهاش روشن کردن... صاحب ماشین هم که درس داشت و سر کلاس بود و طبعا نمی تونست بیاد، پس صاحب ماشین بغلیش اومد، چون اون درس نداشت و درساشو قبلا خونده بود و داشت توی حیاط تفریح می کرد. اون چون درساشو خوب خونده بود فهمید اگه ماشینش رو از اونجا برنداره خیلی زود ماشین اون هم طعمه حریق میشه و دود میشه، پس دست پاچه شد، هول کرد و با حفظ خونسردی رفت که ماشینش رو برداره ولی این همه خونسردی که از چهرش می بارید سبب شد ماشین با کلید روشن نشه و هولش بدن...

در همین اثنا تیم آتش نشانی خبره دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسکو متشکل از چندی از کارمندان مجرب و دوره دیده بهمراه چند عدد کپسول آتش نشانی که از خود آن ها هم بزرگتر بود بسیار پریشان و ناراحت الحال به صحنه اعزام شدند، که یکی از آن ها را در همین عکس مشاهده می کنید که داره تخمه می خوره!

خلاصه همه سرگرم بودند و دیگه صاحب ماشین هم درساش رو خوند و اومد، که تقریبا دیر اومد و بهتر بود درساشو بخونه چون اون مهمتره و همه ما باید درسامونو بخونیم که وقتی بزرگ میشیم مهندس بشیم و برای خودمون کسی بشیم. جامعه به وجود افراد تحصیل کرده خیلی نیازمند است. ناگهان دیدیم دکتر (به راننده تخلیه چاه اسکو اینجا میگن دکتر، یعنی همکارش بهش میگه. یکبار که اومدن خونه ی ما وقتی کارشون تموم شد، دوستش بهش گفت دکتر تموم شد شیلنگ رو بکش!) اما در اینجا بعلت اینکه مشکل تشابه اسمی بوجود نیاید به ایشون میگیم دکتر فاضلاب، ناگهان دکتر فاضلاب رو دیدیم که ماشینش رو دقیقا کنار طعمه حریق پارک کرده و مشغول خاموش کردن آتش است!! من خیلی صبر کردم عکس های بچه های خبرنگار از این صحنه به دستم برسه ولی متاسفانه تا به الان خبری نشده. و اونجا فهمیدم چقدر "پی پی" این موجود بی خاصیت، خاصیت دار است، چون در کتاب ها خونده بودم برای رشد درختان و گل ها مناسب است و حالا دیدم چقدر خوب آتش رو خاموش می کند مثل مرهمی به دل آتش می چسبد و می سوزد و مثل شمعی آب می شود، البته این با آموزگار فرق دارد که می سوزد و آب می شود و از نور خود روشنایی می دهد چون این روشنایی نداشت.


دو نکته در این بین جالب تر بود و اون اینکه اولا وقتی به آتش نشانی شهرستان اسکو تماس گرفته شده، وقتی شنیده دیگه آخرای ماشینه و کم کم داره نابود میشه گفته "اگه می تونید خودتون یه کاریش بکنید چون من اگه بیام آب ماشین رو خالی کنم باید کلی راه برم تا پرش کنم!!" و دوم اینکه تاریخ شارژ تمام کپسول های دانشگاه تمام شده بود، به این عکس نگاه کنید:


نرم افزار Codevision

دانلود نرم افزار CodeVisionAvr برای دانشجویانی که درس آزمایشگاه ریزپردازنده رو برداشتند.

نام فایل:CodeVisionAVR 2.03.9.zip

سایز:10.9MB

کلمه عبور:www.oskoukc.blogfa.com

برای دانلود اینجا را کلیک کنید


یک مقاله فارسی هم در مورد آموزش AVR و کار با نرم افزار CodeVision بهمراه عکس در ادامه مطلب قرار داده شده که برای رفتن به ادامه مطلب نیاز به پسورد دارید و برای گرفتن پسورد به مدیریت وبلاگ ایمیل بزنید.

ادامه نوشته

هفت سین- فقط هفت تا سین است

"هفت سین های" نوروزی سرسری برگزیده نشده اند...


این تیتر مقاله ای بود که چند روز پیش به همراه یک کار تبلیغاتی درب خانه ی ما افتاده بود و به نظرم جالب اومد، گفتم تایپش کنم تا شاید شما هم از اون استفاده کنید


نکته ی در خور نگرش درباره ی هفت سین های باستانی و کهن که از زمان باستان تا امروز، از سوی نیاکان ما، بر خوان نوروزی می نهادند این است که "هفت سین ها" باید دارای این پنج ویژگی باشند:

1- نام آن پارسی باشد

2- با بند واژه (حرف) سین آغاز شود

3- دارای ریشه گیاهی باشد

4- خوردنی باشد

5- نام آن از واژه های ترکیبی (مانند: سبزی پلو، سیر ترشی، سیب زمینی و مانند آنها) ساخته نشده باشد.

با نگرش به پنج بند بالا می بینیم که "سیب، سیر، سماق، سرکه، سمنو، سبزی (یا سبزه) و سنجد" همه دارای این پنج ویژگی هستند.


بر این پایه:

- سنبل (نه خوراکی است نه پارسی) تازی است.

- سکه (نه خوراکی است نه پارسی) تازی است.

- سماور (نه خوراکی است نه پارسی) روسی است. همچنین سوزن و سیخ و سه پایه و مانند اینها.

با نگرش به آنچه که آمد، در بیست میلیون واژه پارسی، نمی توان هشتمی را برای هفت سین های نوروزی پیدا کرد که دارای این پنج ویژگی باشند.

در پایان باید افزود که هریک از سین های هفت سین، نماد یکی از سپنتاهای (هفت ابرفرشته) کیش زرتشت است.

سیر ------- نماد اهورا مزدا

سبزه ------ فرشته اردیبهشت نماد آبهای پاک است

سنجد ------ فرشته خرداد نماد دلبستگی

سرکه ------- فرشته مرداد نماد جاودانگی

سمنو ------ فرشته شهریور نماد خواربار

سماق ------ فرشته بهمن نماد باران

سیب ----- فرشته سپندارمذ، فرشته زن، نماد بارداری و پرستاری




دکتر ناصر انقطاع

اما در همین مورد من شنیدم که "ماهی قرمز" هم یک سنت چینی است و به ما ربطی ندارد. پس اون ماهی خوشگل بیچاره رو نندازیدش توی تنگ تا بکشیدش. در مورد کتابی هم که سر سفره میذارید مطلبی هست که اینجا جاش نیست بگم!. انشالله بعدا که بزرگ شدیم خودمون میریم می خونیم.

نوروز 1389 مبارک

می دونم خیلی دیر فهمیدم که باید سال نو و این نوروز باستانی رو تبریک بگم اما ماهی رو هر وقت از آب بگیرید تازه است... در ثانی تا بوده رسم بر این بوده که کوچکترها عید رو به بزرگترها تبریک بگویند و بیایند بوس بدهند تا بزرگترها عیدی اون ها رو بهشون بده! اما من هرچه صبر کردم نه خبری از تبریک شد، نه از بوس خبری بود خلاصه این شد که من خودم دست به کار شدم و با اینکه شما خیلی بی ادب هستید، گفتم تبریک و شادباش نوروزی رو نثارتون بکنم...

بهر روی بعنوان مدیریت این وبلاگ زوار در رفته وظیفه خود می دانم هر چند با تاخیر (که از مشغله کاری زیادم خبر می دهد) نوروز پرشکوه و این آیین کهنسال را به تمامی دوستان و بازدیدکنندگان وبلاگ تبریک عرض نمایم. امید است در این سال جدید یعنی سال 1389، لحظات را به شادی، موفقیت، کامیابی و در کنار عزیزان خود بگذرانید. بدیهی است که بیماران و درماندگان را فراموش نمی کنیم و هرچند نتوانیم دست یاری به سویشان دراز کنیم دورادور در دل آرزوی سلامتی و برطرف شدن مشکل آنان را داریم.

بنا به رسم جدید، هر سال نامی به خود می گیرد و من به خودم خیلی فکر کردم که سال ما رایانه ای ها چه می شود که ناگهان... به تعبیر من امسال برای دانشجویان و اهالی کامپیوتر سال کلیک مضاعف است!! البته کلیک مضاعف در کتب آموزشی بویژه در کتاب های عین الله (جعفرنژاد قمی) به معنای دابل کلیک و یا دوبار کلیک کردن بکار می رود و بسیار واژه غریب و نامانوسی است! چون اصلا ربطی به زبان فارسی ندارد. "کلیک" که برگردان مستقیم واژه Click است و اعضا فرهنگستان زبان فارسی نتوانسته اند برای آن معادلی پیدا بکنند، "مضاعف" نیز تا آنجا که ایام پشت کنکور و درس نامربوط عربی به خاطرم می آورد باید مصدری از باب مفاعل باشد.. پس این واژه ی نامانوس اصلا ربطی به زبان فارسی ندارد و اگر همان دابل کلیک بگیم خیلی بهتره و خودمان را هم سبک نکردیم. اما چون امسال، سال کلیک مضاعف است و منم امثال خیلی دوست دارم به خودم فکر کنم، بازم به خودم فکر کردم و کلمه ای معادل پیدا کردم. اولش باید بفهمیم کلیک یعنی چی؟ خوب بهترین کلمه ای که می تواند کلیک را توصیف کند "تقّه" با خوانش "taghghe" است. این کلمه از ریشه ی "تق" می آید و هنگامی که شما درب را می زنید صدای "تق تق" از همانجا می آید. محمد تقّی بهار هم مظهر و نماد این عمل است که وقتی بهار میشده خیلی تقّه می زده! هم شعر می گفته هم تقّه می زده... اما مضاعف را چه کنیم؟

من خیلی واژه تو دلم برای این کلمه گفتم اما بطور کل زیاد به دل نمی نشستند مثل، تقه متوالی، تقه پی در پی، تقه پرصلابت، تقه کاری... اما از اونجایی که واژگان برگردان باید کوتاه و موجز باشند پیشنهاد من "دو تقه" است که هم مختصر است و هم معنی را می رساند. و این شد که در این سال جدید خیلی از خودم خوشحال و متشکر هستم که به ادبیات مرز و بوم خویش کمک شایانی کردم و توانستم واژه بیگانه کلیک را در جامعه کامپیوتری از بین ببرم!. با این حساب امسال، برای رایانه کاران سال دوتقه است و امیدوارم تا می توانید در این سال تقه بزنید آنقدر تقه بزنید تا درجات تعالی را به سرعت طی کنید و به اوج این درجات برسید که همان باز شدن یک پنجره است!

در آخر در ادامه مطلب نیز لیستی از جک های منتخب سال پیش را قرار دادم تا کمی روحتان شاد و مشعوف شود، امیدوارم که دعای خیرتان همیشه پشت و پناه من باشد و به امید آن روزی که کوچکترها یاد بگیرند که باید نوروز را به بزرگترها تبریک بگویند.

 

واژگان جانشین:

تک تقّه  ---> کلیک

دو تقّه ---> دابل کلیک



توجه: بی مزه بودن جک ها به من ربطی ندارد

ادامه نوشته