پرسپولیس قهرمان میشه ... خدا میدونه که حقشه!!:)
فوتبال عین زندگی است. بازی لحظه ها است. یک لحظه خنده بر لب و شادی از ته دل و لحظه ای سکوت مرگ است که در ذهن و روان شما حکمفرما می شود. کسانی که فوتبال را دنبال نمیکنند مطمئنا یک تجربه بسیار بزرگ در چهارچوبهای این دنیا را از دست داده و میدهند.
چند سال پیش در آن فینال تاریخی باشگاههای اروپا وقتی منچستر در عرض ۲ دقیقه دو گل به بایر تیم محبوب من زد را یادم نمیرود. مثل بکسوری بودم که یک هوک چپ و راست و نهایتا یک آپرکات به طرفم پرتاب شده. اما امروز عصر فوتبال آن طرف خندانش را برای طرفداران پرسپولیس بروز داد. در کسری از ثانیه جای قیافه های نگران و عصبی با شادی عجیب و غریب جایگزین شد.
باید ممنون بود از افشین قطبی. امپراطوری که واقعا شایسته لقب امپراطور بود. نه مثل سلطان این چند سال اخیر که تنها چیزی از اون باقی مانده بود همان حروف س و ل و ط و ا و ن بود. بدون هیچ معنی و مفهومی. قطبی نشان داد که می شود در اوج حساسیت لمپنهای تیم را کنار گذاشت. حتی اگر آن زمان مسعود زارعی خودش را پدیده نکرده باشد هنوز. میشود در اوج حساسیت مربی مداخله گر تیم را کنار گذاشت و از حاشیه ها نهراسید. میشود نیکبخت را با آن سبقه در نیمکت نشاند حتی اگر بازی، بازی فینال باشد. میشود نهراسید و حمله کرد. تا دقیقه آخر. نه. تا ثانیه آخر. شاید دنیزلی هم اگر میتوانست حاشیه ها را جمع کند سال پیش جام قهرمانی از آن پرسپولیس بود. بازیهای زیبای سال گذشته را نمیشود فراموش کرد. اما حاشیه ها به قدر متن مهمند.
۶ امتیاز کسر شده هر تیمی را از پا در می آورد. باحت ۴ -۱ در اوج رقابت برای قهرمانی فاتحه یک تیم را میخواند بخصوص وقتی میدانی که در آن بازی خیلی ها از قصد بازی نکردند تا شاید حرفشان پیش برود. اما قطبی فعل خواستن را صرف کرد وقتی در ۳ بازی مانده به پایان گفت سرنوشت قهرمانی دست خودمان است. هیچ بهانه ای را نمیشد پذیرفت.
بعد از ۶ سال سرهای ما به آسمان می ساید. احساس غرور از آن یکصدهزار نفری که شنبه در روز اول کاری در استادیوم ماندند تا لحظه آخر. چون آنها هم باور داشتند این پرسپولیس باید قهرمان شود. این یک سال تاریخی را هیچگاه فراموش نخواهیم کرد.
تنها می شود گفت: قطبی عزیز ممنون. برای یک فصل شکوهمند. برای غروری که کم کم داشت فراموش مان میشد. برای امید دوباره . برای فوتبال . نه، برای زندگی.