داريم ميريم به اردو... داريم ميريم به اردو
مي دونستيد دكتر تركونده؟!!
چيه، به من نمياد اصطلاحات جووني بكار ببرم؟ قابل توجه اون هايي كه با فرهنگ عاميانه جوانان آشنا نيستند بايد بگم كه دكتر تركونده يعني حركتي انجام داده كه خارق العادت مي باشد و اين حركت شادي فراوان بهمراه آورده است، تو مايه هاي معجزه! و اجازه صادر كردند كه دانشجويان كارشناسي با قطار و آن هم يك روزه به سمت شهر تهران حركت كنند. البته اين روزها هرچي از دكتر بخوايد حتما اجابت ميكنند چون ناجور سرگرم ساختن مركز خريد خود هستند و اينقدر كه سر ساختمان هستند سر كلاس تنظيم خانواده نيستند!!
اما مي پرسيد ميريم تهران چكار؟ اصلش اينه كه ميريم زيارت، ميريم مصلي، همونجايي كه دل ها به آسمان پيوند مي خورد، همونجايي كه قلب انسان پر از معنويت مي شود... اما اين حرف ها ماله جمعه هاست! و ما يكشنبه ميريم و خبري از پيوند دل ها نيست، ما ميريم نمايشگاه كتاب، يعني جايي كه فرهنگ با پول در مي آميزد، همونجايي كه اگه پول نداشته باشي فقط بايد بستني بخوري و راه بري!
شما از اين موضوع اطلاعي نداريد؟ پس خوب گوش كنيد چون تا همينجا هم غفلت كرديد. مراحل كار براي رفتن به اردو به اين ترتيب مي باشد:
امشب با پدر خودتون خيلي مهربان باشيد و آخر شب همينجور كه دارند فوتبال نگاه ميكنند بهشون بگيد كه مبلغ صدهزار ريال بابت سفر زيارتي، سياحتي، علمي، تخيلي كه از طرف دانشگاه برپا شده است، بسلفند! (معني سلفيدن رو بعنوان تمرين به دانشجويان مي سپارم). شما اون پول رو بر ميداريد و مياريد ميديد به آقاي ابراهيمي همون آقا بلند و خوش تيپه در واحد آموزش يا به آقاي مهدي كاظمي كه واقعا در اين راه زحمت ها كشيدن، حتي با موتور رفتن توي جوي آب! كه جا داره همينجا من از ايشان هم تشكر كنم.