جواب نظرسنجی استاد بدتر
تقریبا یک ماه است که از نظرسنجی "استاد بدتر" می گذرد و البته با اینکه تعدادی از دانشجویان در نظرسنجی شرکت نمی کنند و تعدادی هم اصلا به وبلاگ سر نمی زنند و همچنین به رغم خواهش و خواسته ی من که لطفا هر نفر یک نظر بدهد، ولی باز دیده می شود که یک IP چندین رای داده است، می توان این چنین استنباط کرد که این نظرسنجی ها از درجه اعتبار ساقط هستند و نمی توان با توجه به آن قضاوتی کرد. اما به عقیده ی من جواب این نظرسنجی ها آنچنان هم بی راه و خلاف واقعیت نیست و تقریبا برخاسته از دل اکثریت دانشجویان است و با کمی مسامحه می توان آن را نظر اکثر دانشجویان قلمداد کرد و آن را دست بهانه ای کرد برای بیان بسیاری از مطالب و ناگفته ها.
همانطور که در عکس هم می بینید بیشترین رای را دو استاد اصلی و مهم، که یکی از آنان مدیر گروه ما نیز می باشند، کسب کرده اند. بدلیل تخصصی بودن دروس و در نتیجه مشکل بودن دروسی که این اساتید عهده دار تدریس آنان هستند، این نتیجه دور از ذهن نیز نیست اما به راستی تنها، مشکل به دشوار بودن دروس بر می گردد؟
عقیده ی شخصی من این است که این دو بزرگوار کم و کاستی های بسیاری در شیوه ی تدریس خود دارند و وظیفه ی ما این است که به نحوی این نواقص را به گوش ایشان و به گوش مسئولین دانشگاه برسانیم، اگرچه ممکن است این کار به ضرر ما تمام بشود اما در عوض شاهد یک کلاس خوب و مفید خواهیم بود و راه را برای کسانی که بعد از ما تحصیل خواهند کرد هموارتر می کنیم و این یعنی پیشرفت گروهی، امری که متاسفانه مدت ها در ایران به خاک سپرده شده است و هر فرد تنها به سعادت خود می اندیشد.
پس بحث را به نفر اول این رقابت یعنی استاد باقر زارع می کشانیم تا بعنوان پیشتاز این رقابت کمی مورد نقد و بررسی قرار بگیرند و ما دانشجوها هم با اتحاد و هماهنگی، راه حل و تدبیری برای این مشکل بیاندیشیم. استاد باقر زارع به گفته ی مسئولین آموزش یکی از استادهای خوب از نظر رتبه و جایگاه علمی هستند و دانشجویان با مراجعه به وب سایت دانشگاه آزاد شبستر می توانند با مشاهده ی رزومه کاری ایشان و مقاله های بین المللی ارائه شده توسط این استاد به این گفته جامع حقیقت بپوشانند. اما از نظر من و شاید خیلی از شما دانشجویان، ایشان یکی از بد رفتارترین اساتید با خصوصیت های اخلاقی بسیار منفی و شیوه ی تدریس ناکارآمد هستند، که با ادامه ی این روند خود نتها بسیاری از دانشجویان را دلزده و دلسرد می کنند که باعث کاهش فعالیت های درسی آنان نیز می شوند.
اگر شخصی هزاران بار هم عالم و پرفسور باشد و یا به اصطلاح فقهی علامه ی دهر باشد ولی نتواند علم و دانش خود را به درستی به علم جویان منتقل کند، نتنها هیچ سودی در بر نخواهد داشت که مضر هم هست. من به شخصه در طول عمر تحصیلی خود اساتید بسیاری داشته ام که رتبه و درجه ی علمی آنان چشمگیر نبوده است اما با برخورد انسانی و دلسوزانه ی خود بزرگترین مشوق های تحصیلی من بودند. ممکن است بسیاری، این سخنان من را ناعادلانه و برخاسته از خصومت های شخصی پندارند اما باور کنید اینگونه نیست، چه بسا این استاد در این ترم با دشمنی خود نسبت به من به طور ناخواسته باعث شد که من شاگرد اول بشوم!!!
بیایید تمام بچه بازی های خود را به کناری بگذاریم و دست به دست یکدیگر دهیم تا راه چاره ای مناسب برای این مشکل بیابیم. به نظر من باید نامه ای امضاء شده توسط تمامی دانشجویان، و با ذکر تمامی مشکلات موجود و خواسته های خود، به دست ریاست محترم دانشگاه بدهیم تا ایشان تصمیمات لازم را اتخاذ و تغییری مفید لحاظ کنند. باور کنید با اتحاد هرکاری ممکن است، هر کاری...