من قبل از اينكه نظرات رو بخونم جور ديگه اي اين مطلب رو نوشته بودم، مي خواستم بگم كليبر يعني بازديد از قرارگاه مردي كه هيچگاه در مقابل تعدي بيگانگان سرخم نكرد، كليبر يعني آرمگاه بابك خرمدين، بي باك مرد خطه ي آذربايجان كه هيچگاه در برابر هجوم اعراب آرام نگرفت مگر با نيرنگ و فريب، كه مكر و حيله كمر هر مردي را مي شكند حتي اگر دژ نفوذ ناپذير بابك خيزگاهش باشد...

اما بهتر است اين اردو را اين چنين خلاصه كنم و بس:


اردوي كليبر نقطه ي عطف گردش هاي دانشجويي دانشگاه اسكو بعد از 3سال و اندي بود كه بي سر و ساماني از سر و كله ي دانشگاه بالا مي رفت. جلا دهنده ي خاطره ي مبهم اردوي نمايشگاه كتاب بود كه حتي يك عكس از آن باقي نماند و هيچ كتابي از آن همه كتاب خوانده نشد. سفري 17 ساعته كه هر لحظه اش با صلح و صفا سپري شد و نشان داد هنوز هم هستند اشخاصي كه مي توانند با تمام مشكلاتي كه اينگونه گردش ها دارد با كمترين هزينه بيشترين بازدهي را به ثبت برسانند.

چرا جنبه ي منفي قضيه را مي بينيد، دانشگاهي كه يك پاپاسي خرج امور فرهنگي دانشجويان نمي كند تا شايد كمي از اين آشفتگي و لجام گسيختگي فكري درآيند، اگر اقدامي صورت مي گيرد تا عده اي با فكري متحد و آرام گرفته هر روز خود را به ياد 17 ساعت صفاي با هم بودن و با هم خوب بودن قدم به دانشگاه بگذارند، فكر نمي كنيد چنين حركتي ستودني است؟ گمان نمي كنيد اينگونه حركات جلوي بسياري از عقده هاي فكري و روحي كه روزانه مثل خوره مغز و روح دانشجويان را مي خورد و مانع علم جويي آنان مي شود را مي گيرد؟

تصور برگزاري اردوي دانشجويي در دانشگاه اسكو، پرچم به خاك افتاده اي بود كه به دست عده ي كمي از دانشجويان شركت كننده در اردوي بازديد از بناي تاريخي قلعه بابك برافراشته شد. 6 ساعت كوهنوردي در صعب العبورترين مسير كوهستاني فقط با دوجعبه خرما و كمي نان و پنير!! بدون هيچ حادثه اي، بدون هيچ برخوردي و بدون هيچ پيامدي، تنها جاي يك حرف باقي مي گذارد و آن هم تشكر و قدر داني از آقاي حضرتي و تمام دانشجوياني كه واقعا نشان دادن هنوز هم دانشگاه اسكو حرفي براي گفتن دارد.

اما آنچه گذشت بصورت خيلي خلاصه:


حركت ميني بوس حامل اعضاي باشگاه پژوهش گران جوان در ساعت 6:30 دقيقه ي روز جمعه 8/8/88 از ميدان راه آهن تبريز،
 صرف صبحانه در ساعت 10:30 كنار رودخانه اي در روستاي كليبر،
 بازديد از دانشگاه كليبر جهت استفاده از دستشويي هايش! و سپس حركت به سوي دامنه ي كوه قلعه بابك،
 شروع كوهنوردي در ساعت 11:30 به سمت قلعه و استراحت كوتاهي در حدود 15 دقيقه در ساعت 15:30 درون محوطه قلعه،
 بازگشت به سمت جايگاه اوليه و صرف ناهار در ساعت 18:30 دقيقه،

تمام شدن ماجرا در ميدان راه آهن تبريز در ساعت 22:30،


 اين هم گزارش!!