پيرزني ۹۱ ساله بعد از يك زندگي شرافتمندانه چشم از جهان فرو بست.وقتي خدا را ملاقات كرد از خدا چيزهايي پرسيد كه همواره دانستن آنها باعث آزارش شده بود.مگر غير از اين است كه همه را يكسان و برابر آفريدي؟پس چرا مردم با هم رفتار بدي دارند؟

خدا جواب داد:هر انساني كه وارد زندگيتان مي شود درسي را به شما مي آموزد و با اين درسهاست كه چيزهاي مختلفي از زندگي و مردم و ارتباطات اجتماعي فرا مي گيريد.پيرزن كاملا گيج شده بود.پس خدا شروع به شكافتن مساله نمود:

وقتي شخصي به تو دروغ بگويد به تو مي آموزد حقيقت  هميشه آنگونه نيست كه وانمود كنند.پس تو مي فهمي كه صداقت هميشه آشكار نيست.اگر مي خواهي از درون قلبهايشان مطلع شوي بايد نقاب هايي را كه زده اند كنار بزني و ماسك خودت را هم برداري و اجازه دهي تا مردم خود واقعي تو را ببينند.

 وقتي كسي به تو دروغ مي گويد به تو مي آموزد كه هيچ چيز هميشگي نيست و اينكه هميشه قدر داشته هايت را بدان و از آنها نهايت استفاده را ببر چرا كه ممكن است روزي آنها را از دست بدهي. حتي اگر اين داشتني ها يك دوست خوب يا پدر و مادر يا عزيزترين شخص زندگيت باشد.چرا كه آنها فقط امروز در كنار تو هستند و بايد قدر آنها را بداني.

وقتي كسي به زندگيت لطمه يا خسارتي وارد مي كند به تو مي فهماند كه پيمان هاي انساني ترد و شكننده هستند. پس مراقبت و محافظت از جسم و روحت بهترين كار ممكن است كه مي تواني انجام دهي.

 وقتي كسي تو را تحقير مي كند به تو مي آموزد هيچ دو نفري مثل هم نيستند. اگر با مردمي مواجه شدي كه با تو فرق داشتند از ظاهر عمل آنها در موردشان قضاوت نكن. به كنه و اصل آنها رخنه كن.

وقتي كسي قلب تو را شكست به تو مي آموزد كه دوست داشتن هميشه اين معني را نمي دهد كه شخص مقابل هم تو را دوست داشته باشد! اما با وجود اين به عشق پشت مكن.چون وقتي شخص مناسب را يافتي آرامش و لذتي را كه او همراه خود مي آورد تمام سختي هاي گذشته ات را مبدل به نيك فرجامي خواهد كرد.

 وقتي كسي با تو دشمني كرد به تو مي آموزد كه هر كسي ممكن است كه اشتباه كند. در اين لحظه بهترين كاري كه مي تواني انجام دهي اين است كه آن شخص را بدون هيچ ريا و خودنمايي عفو كني.بخشيدن كساني كه باعث آزار شما مي شوند مشكلترين كاري است كه مي توان انجام داد.

وقتي كسي را كه دوست داشتي به تو خيانت مي كند به تو مي آموزد مقاوم بودن در برابر وسوسه ها بزرگترين معضل بشر است.در برابر وسوسه ها مقاوم باشيدكه اگر به اين مهم عمل نماييدپاداشتان را مي گيريد.

وقتي كسي تو را فريب مي دهد به تو مي آموزد كه حرص و آز ريشه در بدبختي دارد.از ته دل آرزو كن كه روياهايت به واقعت بپيوندد! اين اصلا مهم نيست كه خواسته هايت چقدر بزرگ باشند. به موفقيت هايت بينديش.اما هرگز اجازه نده تا وسواس فكري بر اهدافت پيروز گردد. فكرهاي منفي را در تله ي مثبت انديشي نابود كن.

وقتي كسي تو را مسخره مي كند به تو مي آموزد كه هيچ شخصي كامل نيست. مردم را با شايستگي هايي كه دارند بپذير و كم و كاستي هايشان را تحمل كن. هرگز شخصي را به خاطر عيوبي كه قادر به كنترل آنها نيست از خود طرد مكن.

پيرزن كه تا اين لحظه محو صحبت هاي خدا بود نگران اين مساله شد كه هيچ درسي توسط انسان هاي خوب داده نمي شود! خدا گفت:

ظرفيت بشر براي دوست داشتن بزرگترين هديه ي من به بشر است. هر عملي كه از عشق سر مي زند نيز به تو درسي مي دهد.

كنجكاوي پيرزن بيشتر شده بود كه خدا شروع به توضيح دادن كرد:

وقتي كسي به تو عشق مي ورزد به تو مي آموزد كه عشق و مهرباني وفروتني و صداقت و حسن نيت و بخشش مي تواند هر نوع شر و بدي را خنثي كند. در برابر هر عمل خير يك عمل شري نيز هست.اين تنها بشر است كه اختيار كنترل و برقراري توازن بين اعمال نيك و بد را دارد.

وقتي در زندگي كسي وارد مي شويد ببينيد مي خواهيد چه درسي به او بدهيد؟!

دوست داريد معلم عشق باشيد يا بدي؟!

و وقتي زندگي دنيوي را وداع گفتيد براي من نيكي به ارمغان مي آوريديا شر و بدي؟!

براي خود راحتي بيشتر فراهم مي سازيد يا دردو عذاب سخت؟!

شادي بيشتر يا غم بيشتر؟!