عید آمد و ما لختیم

چشم به هم زدیم و باز هم گردش بهار باز آمد، اگرچه این وبلاگ به لطف صفای دوستان خوبم همواره خزان بوده و حال کویر گشته... اما از قدیم گفتند ز دوست هرچه رسد نکوست. بر خود دانستم که با همه ی گرفتاری هایی که دارم، که همین مشغله ها باعث حضور کمرنگ و به بیانی بی رنگ من بوده است، به مناسبت فرا رسیدن این مناسبت باستانی رقعه ای نویسم و تقدیم یاران کنم.
بی شک هر جنبنده ای بوی خوش بهار که از لا به لای تکه تکه های آفرینش به مشام می رسد را بوییده است، بله این نوید فرا رسیدن نوروز را می دهد، به زودی میزبان بهار خواهیم بود و چه میهمان عزیزی که بهر ناز قدم او جملگی آفرینش در تکاپو و تقلا هستند. زمین با آمدن او نو می شود و ما نیز به همین آیین در می آییم، قبای ژنده ی خود به سویی می هلیم و طلب جامه ای نو می کنیم، خانه ی غبار گرفته ی خود را می تکانیم و گلدان ها را گل تازه می کاریم تا زین کاروان شادی این جریان زندگانی جانمانیم.
در پیاده روهای شهرمان چه بلوایی برپاست، چه شور و نشاطی در این مردم افتاده است، گویی قطره باران بهاری در لانه ی مور رخنه کرده است، شانه به شانه، خندان و شادمان از این مغازه به آن مغازه در حرکتند... ولی من هنوز بر سر چهار راه ها دخترکی غمین می بینم عاجزانه گل می فروشد، پسرکی نحیف که ملتمسانه فال عرضه می دارد، پیرمردی که چهره ی ماتم زده ی خود را با ذغال سیاه کرده و با تمام دردهای درونش حاجی فیروز و سمبل شادی می شود! و هنوز نمی دانم خدایا بهار خانه ی دل اینان کی فرا خواهد رسید؟ ای کاش با خانه تکانی هایمان خانه ی دل بروبیم و چشم ها را جور دیگر بشوییم، ای کاش به جای درخت سیب و زرد آلو اینک با فرا رسیدن عید در خاک وجودمان بذر دوستی و مودت بکاریم، کاش به باغبان بگوییم نه برگ های اضافی درخت باغچه امان که شاخ و برگ زائد ما را هرس کند، بگوییم آن کود را درون مغز هایمان بپاشد تا شاید قدرت اندیشه جانی تازه بگیرد و نیروی اندیشیدن قوتی بگیرد.
نمی دانم امسال سال خر است یا گاو، اسب است یا گوسفند، فقط امیدوارم در این سال جدیدی که می آید القاب مقبول الاغ و خر و اسب برازنده ی شان شخیص ما نباشد که عده ای چون همیشه بر گُرده هایمان سوار باشند و تاخت کنان بتازند... بگذریم. با اینکه تمامی شواهد و مدارک حاکی از آن است که سال سختی را پشت سر خواهیم گذاشت اما من از صمیم قلب برای تمام دوستان عزیزم و خانواده های عزیزشان سالی سرشار از موفقیت و کامیابی آرزو دارم.
میشه از عشق تو مرد
میشه با خاطراتت به رویاها رسید
ته دریا هار رو دید
میشه از نو نوشت
خط به خط سرنوشت رو
میشه از هم گذشت
میشه رفت و برنگشت
میشه با هم توی رویا
برسیم ته دنیا
میشه دنیا رو عوض کرد
میشه سختی ها رو رد کرد
میشه با دلتنگی خوب بود
چون جدایی به ما بد کرد...
کوچولوی همیشگی
نی نی