كار كردن يا نكردن، مسئله اين است

نمي دانم دقت كرده ايد كه
اخيرا تني چند از دانشجويان در واحد آموزش مشغول به همكاري با كارمندان اين بخش
شده اند يا خير؟ به هر روي كمتر دانشجويي است كه اين روزها به واحد آموزش مراجعه
كند ولي همكلاسي خود را در آنجا مشاهده نكند...
اين امر دو وجهه ي مختلف دارد،
يكي شخصي و ديگري عمومي. روي شخصي آن اين سوالات را در ذهن بر مي انگيزد:
- اين دانشجويان بنا به كدام
فراخوان دعوت به كار گرديدند؟
- بايد آشنا و فاميل در
دانشگاه داشت يا ما اين فراخوان را مشاهده نكرده ايم؟!
- اين يك نوع همكاري با حقوق
تلقي مي شود يا بيگاري است و در راه رضاي خدا؟
- آيا سپري كردن وقت ايشان در
اين محيط غير آموزشي، به درس آنان لطمه نمي زند؟ يا شما خودتان نمره هاي لطمه ديده
را ترميم مي كنيد؟!!
- آقاي دكتر مگر شما در
مصاحبه اتان با انجمن علمي و مجله رسمي دانشگاه نفرموديد من ضوابط را بر روابط
رجهان مي دهم؟؟ دم خروس را باور كنيم يا قسم حضرت عباس؟؟!
- و خيلي سوال هاي ديگر كه
مطرح كردن آن در اين مقال صورت خوشي ندارد...
خوب من قصد ندارم به اين
سوالات پاسخ بدهم، زيرا همانطور كه گفتم اين روي مطلب جنبه ي خصوصي دارد و به
دانشجويان مذكور مربوط مي گردد.
اما روي ديگر مطلب كه اهميت
بيشتري به خود مي گيرد، مربوط به همه ي دانشجويان مي شود. اگر دقت كنيد در زير
برگه هاي انتخاب واحد خود مي توانيد مشاهده كنيد كه در جلوي نام صادر كننده، نام
دانشجويان نام برده درج گرديده است و اين بدان معناست كه در سيستم شبكه دانشگاهي
يك نام كاربري جداگانه به آنان اختصاص يافته است و با توجه به اينكه بعضا انتخاب
واحد و امور دانشجويي نيز توسط ايشان صورت مي پذيرد مي توان دريافت كه حق دسترسي
ايشان به اطلاعات ساير دانشجويان نامحدود است!!
حال من اين سوال را از مسئولين
دانشگاه دارم: مگر شما نمي دانيد سوابق و مدارك دانشجويان جزو اطلاعات شخصي آنان
محسوب مي شود؟ مگر شما نمي دانيد هر دانشجويي هرچي هم كه باشد، در نهايت دانشجو
است؟! چگونه و با چه مسئوليتي دست به انجام چنين عملي زديد؟ دوست داريد عكس و
اطلاعات مربوط به خودتان را هم به زودي در سايت ها ي گوناگون مشاهده كنيد؟!!
ساختمان و استاد و محيط دانشگاه و درس و غذا و همه چيز را به باد شوخي گرفتيد
سرجاي خود، اما اين يكي شوخي بردار نيست!
مي دانم با نيشخندي بر گوشه لب
مي گوئيد "به تو چه ربطي دارد" و خوب مي دانم دست رعيت از هر بابت به
روي ارباب كوتاه است و كاري از دست من نوعي بر نمي آيد ولي چاره چيست، خيلي چيزها
را بايد گفت، اگرچه گفتن آن سودي ندارد. اما گفتم كه نگوييد نمي دانند!
(به زودي يك نسخه از اين مطلب
در صندوق مخصوص رياست دانشگاه قرار مي گيرد)