دلخوشی
چرا وقتي بحث از شعر و ادبيات مي شه همه موضوع شعر و نوشتشون نااميدي و شكست عشقي و ... است ؟
اكثرا مي گن كه هر كسي از اين شعرا بگه نااميد و افسردست
بنظر شما اينجور شعرا نشان مي دهد كه طرف مقابل افسردست يا دليل ديگري داره؟
مگه نمي گن جوان نبايد نا اميد با شه و اميد بر جوانان عيب نيست ( البته عارف قزويني ميگه تا اميد هست آرزو رو مي خواهيم چي كار ! ) پس كجاست اون اميد ...
اگه ديروز و امروز رو از دست داديم فردايي هم هست
دانشجو ! يادت باشه كه فردايي هم هست كه مي تواند بهتر از امروز باشد.
***
يك نفر دلتنگ است
يك نفر مي بافد
يك نفر مي شمرد
يك نفر مي خواند
زندگي يعني يك سار پريد
از چه دلتنگ شدي ؟
دلخوشي ها كم نيست : مثلا اين خورشيد،
كودك پس فردا،
كفتر آن هفته
يك نفر ديشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است
و هنوز ، آب مي ريزد پايين ، اسب ها مي نوشند
قطره ها در جريان...
سهراب سپهري