و من الله توفیق
بسیار خدا را می شاکریم که در آستانه ی ظهور ماه پرفیض و برکت رمضون هستیم و در همین راستا از تمامی خواهران و برادران دانشجویی که در سحرگاهان رمضون بستر خود را به قصد صیام ترک می گویند و می مالند چشم های خواب آلوده ی خود را و به معده های جسور خود سختی روا می دارند، طلب ذکر و دعا دارم. قربون خدا بروم خیلی که درب های موهبتش در این سی روزه به روی بنده های پدرسوخته اش باز است ولی با این وجود جانورانی مثل من باز هم از این درب های باز رد نمی شوند و دست بر چانه، زانو به بغل، حسرت بار آن طرف دروازه ها را به نظاره می نشینند.
دوستان کیف و کتاب های خود را خریدید؟ دفترهای خود را جلد کردید؟ به زودی دانشگاه بین المللی اسکو فعالیت های خود را از سر می گیرد و باز هم لبخندهای آشنای همان استاد معروف... البته فکر نکنید طبق گفته های ریاست محترم دانشگاه این ترم به ساختمان جدید منتقل می شویم، چون همانطوری که از عکس گرفته شده در هفته ی پیش پیداست، خانه از پایبست ویران است... قرار بود من بعد از اتمام سفر سیاحتی ام به تبریز نظر خود را درباره این شهر و مردمان این مرز و بوم در قالب مطلبی پست بکنم که منصرف شدم و این مهم را موکول کردم به پایان دوران تحصیلی ام که اینطوری امنیت بیشتری دارم! عده ای هم جایزه ی "قرص کمر" را از من خواسته بودند که به روی چشم، به نفراتی که جواب درست داده بودند، جهت شناسایی اگر با رمز عملیاتی "یا حافظ دل اکبر" وارد کافی شاپ معروف اسکو بشوند و من هم در اونجا باشم یک عدد چای قند پهلو به همراه بسکویت پتی بور دریافت می کنند (شوخی نیست!).
اما هدف اصلی از این پست آن بود که بگویم چون در روز انتخاب واحد، ساعات حضور آقایان و بانوان مجزا از یکدیگر است پس اگر قرار است استادی یا درسی را تحریم کنیم بهتر است از قبل هماهنگ باشیم تا مشکلی بوجود نیاید. پیشاپیش از هماهنگی شما دانشجویان نهایت سپاس را دارم.