پشت دانشکده ها

درسها خواهم خواند/خواهم آورد به چنگ /مدرک لیسانسی/دور خواهم شد از این دانشگاه/

که در آن شهریه ها بالایند/و در آن هیچ کسی نیست/که فریاد کندو بگوید حق را/که چرا حذف و اضافه

گاهی بعد فروردین است/یا چرا غیبت یک ترمه ی بعضی ها را /قلم عفو کشیده است استاد؟/یا چرا

نمره گرفتند کسانی که شدند وقت انجام تقلب رسوا/

همچنان خواهم خواند /جیبم از پول تهی است/باز هم خواهم خواند./نه به این جزوه استاد دلی خواهم بست/

نه به یک نمره خوب ـوعده هائی که سر از خواب بدر می ارند/می فشانند نمک بر زخمم /

همچنان خواهم خواند /دور باید شد از این دانشگاه/که در آن نیست برای استاد وقت پاسخ به سوالات/

و در آن شاگردان آخر ترم کمی می خوانند /و در آن دیق غذا کم عمق است/وژتونهای غذایش محدود/

بهر یک لقمه نان زود باید جنبید /ودر اینجا دریغ از یک کتابخانه/کار زیراکس اینجا آخر ترم چه رونق دارد/

دور باید شد دور/ما لیسانسیه شدیم /نوبت ارشد و PHD

ّهمچنان می افتم /همچنان می خوانم /پشت دانشکده ها بازاری است که کند جذب به کار/

و در آن پنجره ها روی به پارتی باز است /پستها مال یارانی است که کسی را دارند/

و تو گر مدرک خوبی داری /قاب کن بر دیوار /

پشت دانشکده ها استخدام با یکی آزمون ادواری است/گنج باید کاوید ./که در آن شرکت کرد /

آی دانشکده ام آی آی!!

در تو شاداب شدم بالیدم

در تو احساس ندامت کردم

عاقبت می رسد آنروز که گویم:

بدرود بدرود/

پشت دانشکده ها بازاری است مدرکی باید داشت/